این چیزی غیر جادوئه؟
مقدمه
سلام این رمان جدیدمه البته آزمایشی هست ببینم اگر طرفدار داشت بزارم . اگر هری پاتر دیده باشید میتونه کمی شبیه بهش باشه ولی من از روی فیلم کپی نکردم . راستی چون آزمایشی کاور درست نکردم
خب این رمان عاشقانه . کمی اکشن . ماجراجویی و علمی تخیلی هست . امیدوارم حسابی خوشتون بیاد . راستی شروع این رمان از خواب بیدار شدن مرینت نیس بلکه الان میرینت و الیا باهم تو پارک هستن . 🤩
شروع
+ الیا میشه ازت یک سوال بپرسم ؟ _ اره بپرس . + دانشگاه نورث`واقعیه ؟ _ اممم چرا می پرسی ؟ + تو فقط بگو . _ شاید . من اعتقاد دارم وجود داره ولی ممکنه اشتباه کنم در هر صورت این یک افسانه هست . + عاها ... _ حالا چرا پرسیدی ؟ + هیچی . _ خب به هر دلیلی پرسیده بودی ، ذهنتون درگیرش نکن ! + باشه من دیگه برم بای . _ بای .
توی راه همش به حرف های الیا فکر می کردم نکنه واقعا .... چند روز پیش از طرف شخصی ناشناس نامه ای دریافت کردم ، دعوتنامه ای برای ورود به دانشگاه نورث . واقعا برام عجیب بود با خودم گفتم شاید کسی داره سر کارم میزاره اما مدام رنگ نوشته ها عوض میشد . این چیزی غیر جادوئه ؟ پایان
خب تموم شد ببخشید کمه چون این پارت آزمایشی بود . چند تا نکته بگم .
دانشگاه نورث یک داشنگاه سحر و جادوئه که همه فکر میکنن یک افسانه هست ولی ....
در این رمان شخصیت غیر میراکلسی هم داریم .
و اخرین نکته اینکه فکر کنم همه در اخرین خط متوجه شده باشین چرا اسم رمان رو این چیزی غیره جادوئه گذاشتم و اینکه پارت های اول عاشقانه نیس در ادامه قراره عاشقانه و اکشن بشه .
خب خب نظرتونو برام کامنت کنین و اگر خوشتون اومد
لایک کنین تا یک پست دیگه با بای دوستون دارم ...🤩