وبلاگ لیدی باگ

پارت ۱۹

#پارت_نوزدهم

#مرد_جذاب_من

~~~~~~~~~~~~~~~~~~

از حموم که در اومدم رفتم طبقه پایین که فلیکس تو آشپزخونه روی میز نشسته بود و سرش تو گوشی بود همزمان با تو گوشی بودن هم داشت پیتزا می خورد....
A: از کجا سفارش دادی پیتزا رو؟
F: کنار تلفن خونه تون یه دفتر بود توش شماره یه رستوران رو نوشته بودین منم از اونجا سفارش دادم
A: کوفتت بشه
F: کرم از خود درخته 
A: حالا ول کن اینارو یه سوال داشتم ازت
F: اوه اوه ببین کی از من سوال داره😂 خو بپرس
A: تو با دخترای زیادی تو رابطه بودی یعنی مخ دخترای زیادی رو زدی من چطوری می تونم مخه یه دختر رو بزنم؟
F:😂 عاشق شدی؟
A: اره
F: به راست ترین نقطه چپم😂ببین کی عاشق شده بابات می دونه؟
چپ چپ نگاش کردم و گفتم...
A: نه...به بابام نگفتم
F: وای تو بلاخره بدون اینکه به بابات چیزی بگی یه کاری رو انجام دادی برای این کارت باید ایستاده دست زد
A: 😠میشه دست از مسخره بازی برداری
F: اوکی...اول باید دختره رو ببینم
A: نمیشه
F: چیه؟ می ترسی ازش خوشم بیاد ازت به دزدمش؟
A: میشه لطفاً اون فکتو ببندی
F: خوشم میاد عصبانیت می کنم
A: ............یعنی فلیکس من گایی
(نویسنده: این دو تا رو ول کنی تا صبح به هم مثل سگ و گربه می پرن پس برو پارت بعدی🗿✨)